سرنوشت خویش را باور کن که باری همان توان نهفته ی تست و نرم می شکفد و زندگی را از دست می اراید که تو می خواستی
عقاب فاتح قله های زندگی باش
و مسافر صبور دشت های بی کران
و هم بدین سان است که وازههای (کار) و (زندگی)
معنای اصیل خویش را باز می یابند و گل بوته های تلاش تو به گل می نشیند.
این روزها همه به دنبال تغیر هستند هر جا که می ری عده ی به انتظار کاری نشسته اند که تو ی انجام اون کار تغیری هست ارایشگاه بانوان سرزمین من انقدر شلوغ که جایی برای دیدن نیست. به دنبال ابزار تغییر هستند مراکز خرید شلوغ همه به دنبال لباسی که با ان تغییر کنند. به دنبال وسیله ی که کهنگی را از خانمان دور کنیم. مدام هم تکرار می کنیم که می خواهیم با پارسال متفاوت باشیم.
اما کاشکی به ازای هر تغییر تغییری در درون مان ایجاد می شد و دل و روحمان را نو می کردیم. یکی از اخلاق های بدمان را دور می ریختیم. دلمان را پاک می کردیم . دیوارهای دلمان را شستشو می دادیم کینه ها قضاوت ها بد اخلاقی های زخیم های چر کین نفرت ها را به دور می ریختیم. و پودر شستوی خوبی برای دلمان به اسم عشق محبت دوست داشتن می زاشتیم. پودری که ماندگاری بالایی داشته باشد.
این روزها همه به دنبال برنامه سفر هستند و هرکس روزهای خاصی را اختصاص داده برای سفر و از الان دنبال بهترین ها هستیم نسبت به امکانتمان برای لذت بردن. برای ناثیه های لذت بردن در سفر برنامه داریم. بالاخره سفر نوروزی به پایان می رسد . این سفر مانند سفر زندگی هست . و کوتاه می اید و می رود . کاشکی برای این سفر نیز برنامه داشتیم برای لذت بردن از لحظات ش . برای مفید بودن ثانیه ی ر به بیکاری نمی گذاشتیم . و تمام وقتمان را استفاده می کنیم برای توانسته هلیمان . چون عمر این سفر هم خیلی کوتاه است.